مسائل و موضوعاتی همچون مسئله آب، محیط زیست، مهاجرت، تحولات فناورانه و تغییرات سریع نظام اقتصادی همچنین بیکاری، عدم انطباق نظام های آموزشی، مهارت و بازارهای کار در آینده، معضلات بخش بهداشت و سلامت، تنها نمونه ای از چالش های پیچیده فعلی کشور هستند.
این مسائل، روز به روز در حال پیچیده تر شدن هستند و از سوی دیگر مسائل پیچیده جدیدی نیز در حال ظهور هستند.
در ادبیات، به این قبیل مسائلِ فراگیر، چندذی نفعی و انسان محور، که درک و فهم متفاوتی از آنها وجود دارد، «مسائل بدقلق» اطلاق می شود.
ابعاد و پیچیدگی هایِ انسانی و سیستمی این مسائل، باعث میشود که راهکارهای مرسوم حل مسئله، در مقابله با این چالش ها موثر نباشند.
همانطور که تجربیات کشور در این حوزه نشان میدهد، ابزارها و روش های سلیقه ای و تک بعدیِ سیاست گذاری، تنها مناسب مسائل ساده و قابل پیش بینی هستند و ظرفیت مواجهه با مسائل بدقلق را ندارند.
مداخله در این مسائل غالبا در مرز دانشگاه ها، بنگاه ها، نهادهای مدنی و دولت ها صورت می گیرد.
انگیزه ها، منافع، گفتمان ها، اجتماعات و روابط قدرت میان ذی نفعان مختلف بر روند شکل گیری راه حل ها تاثیر می گذارند.
نقشی که دانشگاه ها در فرآیند حل این مسأئل ایفا میکنند تاثیر گذاری برتوسعه ی سرمایه انسانی توانمند درحل مسائل، ایجاد اجتماعات حل مسأله و شکل دادن به گفتمان های موثر بر روند حل مسائل است.